مناجات اربعینی با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
نـام تو زینتِ هر زمـزمـه یابنَ الزهرا میدهـیـمَت قـسمِ فـاطـمه یابنَ الـزهرا یابنَ مظلـوم! قسم بر غمِ زهـرا برگرد شرمساریم ز روی تو، ز صحرا برگرد یک مُحرم ز غمت خانه تکانی کردیم گریه بر جـدِّ غـریبت هـمگـانی کردیم کارِ ما، نـالـهٔ یابن الحـسنِ تنهـا نیست آنکه یک عمر شعاریست، یقین از ما نیست ما که از کشتهٔ بیغسل و کفن میگوئیم با مخاطب ز دلِ روضه سخن میگوئیم ما اگر نـامه نوشـتـیم بیا، با خـون بود همچو زهرا ز فدک، صورتمان گلگون بود ما گرفـتار حـسیـنـیم، خدا شاهدِ ماست تا ابد یـارِ حـسیـنـیم، خـدا شاهدِ ماست کِی دگر مسـلـمِ دوران سرِ بازار شود «نـگـذاریم دگر واقعـه تـکـرار شود» مَـردِ مـیـدان عـمـل، پـای ولی میماند در رکـابِ سـپـهِ سـیـد عـلـی مـیمـاند پشت بر راه امام و شهدا باشـد، نـنگ نهَراسیم ز تهدید و ز تحریم و ز جنگ ما سـخـن را ز لـسـان شهـدا میگوئیم «نَه» به هر لایحهٔ بیسر و پا میگوئیم با شما دوست و با دشمنتان در حربیم آگه از بَـد دلـی و تـوطـئههای غـربـیم مُزدِ ما را سفر کرب و بلا خواهد داد اربعـین پاسخِ هر توطئه را خواهد داد تا که در راهِ حرم، با قـدَمت هـمراهیم کِی چنان کور دلان از رَهتان گمراهیم ما ز تو، غـیر تو را هیچ نخـواهیم بیا جز تـوَلای شـما هـیـچ نـخـواهـیـم بـیا |